مقایسۀ امیدواری و رضایت از زندگی در دو گروه از مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی، مؤسسه آموزش عالی حکمت رضوی، مشهد، ایران

2 استادیار گروه مددکاری اجتماعی، موسسه آموزش عالی حکمت رضوی مشهد، مشهد، ایران.

3 استادیار گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی حکمت رضوی مشهد، مشهد، ایران.

چکیده

مقدمه‌و هدف: کودکان با ناتوانی جسمانی می‏تواند بر سلامت روانشناختی والدین تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ امیدواری و رضایت از زندگی در دو گروه از مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی انجام شد.
روش‌شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر مشهد در سال 1401 بود که با روش نمونه‏گیری در دسترس تعداد 100 نفر (50 مادر دارای فرزند با ناتوانی جسمی و 50 مادر دارای فرزند سالم) انتخاب شد. گردآوری داده‏ها با چک لیست اطلاعات جمعیت‏شناختی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر (2000) و رضایت از زندگی دینر (1985) انجام شد. داده‏ها با تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته‏ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمره مادران دو گروه با و بدون فرزند ناتوان جسمی از نظر امیدواری، تفکر عامل و مسیرها از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد، بدین معنی که مادران دارای فرزند معلول جسمی میزان امیدواری پایین‏تری را نسبت به مادران دارای فرزند عادی گزارش کرده‏اند. همچنین، در مادران دارای فرزند معلول جسمی میزان رضایت از زندگی نسبت به مادران دارای فرزند عادی پایین‏تر بود و بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج می‏توان بیان نمود که مادران دارای فرزند با ناتوانی جسمی در معرض از دست دادن سلامت روان‏شناختی قرار دارند و لازم است برنامه‏ریزان حوزه سلامت توجه ویژه‏ایی به ارتقاء رضایت از زندگی و سطح سلامت روان‏شناختی این قشر از جامعه داشته باشند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات